سلام بچّه دایناسورهای کوچک،به سایت ژوراسیک خوش آمدید.منتظرنظرهای فریبنده ی کروکودیلی تان هستیم.مدیراینجا تیرکس* غول هایی که ازترس مادودشدندرفتند

 

v:* {behavior:url(#default#VML);} o:* {behavior:url(#default#VML);} w:* {behavior:url(#default#VML);} .shape {behavior:url(#default#VML);}

Normal 0 false false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}

اين گرگ خيال انگيز
ماجراي شكارچي شگفت انگيز قاره استراليا كه منقرض شد

عطا کاليراد| نشان جزيره تاسماني که يکي از ايالات استراليا محسوب مي‌شود و در ماه مي‌1917 توسط شاه جورج پنجم تأييد شد طرح بسيار جالبي دارد؛ سپري که روي آن محصولات اصلي اين جزيره، گندم، رازک، سيب و قوچ نقش بسته‌اند و در بالاي اين سپر شيري سرخ قرار دارد. اما جالب‌ترين بخش اين نشان دو جانور عجيبي است که در دو پهلوي اين سپر قرار گرفته‌اند. روباه هستند؟... نه، صبر کنيد... . اين دم‌ها که اصلا شبيه دم روباه نيستند... . خداي من، اين نوارهاي روي پشتشان ديگر چيست؟! با يک جست‌وجوي کوتاه در اينترنت در مي‌يابيم که اين دو جانور گرگ تاسمانيند. اگر کمي کنجکاو‌تر باشيد مي‌توانيد سراغ اين جانور را در بريتانيکا بگيريد: «ثايلاسين(thylacine)، گرگ يا ببر تاسماني نيز خوانده مي‌شود. بزرگ‌ترين جانورکيسه‌دار گوشتخوار که احتمالا آخرين نمونه آن در 1936 و در اسارت از ميان رفته است، صورتي روباه مانند داشت و در شب پرندگان و والابي شکار مي‌کرد. طولش بين 100 تا 130 سانتي متر و وزنش 15 تا 30 کيلوگرم بود. رنگ پوست اين جانور قهوه‌اي مايل به زرد بود و در ناحيه پشتي بين 13 تا 19 نوار سياه داشت.» اگر حس کنجکاويتان با خواندن اين توصيف کوتاه از جانور اسرارآميزي که در نشان جزيره تاسماني جاخوش کرده فروکش کرده که هيچ، اگر نه، ادامه داستان را از دست ندهيد!

 

   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

140 ميليون سال قبل قاره‌هاي آمريکاي جنوبي، آسيا، قطب جنوب، آفريقا و هندوستان که بخشي از قسمت جنوبي ابرقاره گندوانا بودند به آرامي شروع به جدا شدن از هم کردند. نتيجه اين جابه‌جايي منجر به تغييرات آب و هوايي و شروع دوره کوتاهي از يخبندان شد. تعداد اندکي گياهان گلدار روي شاخه‌هاي درختان مخروطي نواحي معتدل رشد مي‌کردند و دشت‌هايي از سرخس شمال و جنوب کره زمين را پوشانده‌اند. در همين زمان نمايندگي کل شاخه پستانداران بر دوش حشره‌خورهايي کوچک بود.

سفري به دنياي کيسه‌داران

اصطلاح لاتين marsupium به معناي کيسه است. آناتوميست‌ها از اين واژه براي توصيف هر نوع کيسه‌اي در ساختار جانوران مختلف استفاده مي‌کنند اما معروف‌ترين کيسه‌ها متعلق به گروهي است که نوزادان خود را در کيسه نگه مي‌دارند: كيسه‌داران. نوزاد کيسه‌داران تنها توانايي خزيدن دارد؛ خزيدن از ميان بدن پرپشت مادر براي رسيدن به کيسه‌اي گرم و نرم.

ساير پستانداران جفت‌دار خوانده مي‌شوند، چراکه به جاي استفاده از کيسه از اندامي به نام رحم استفاده مي‌کنند که در آن هزاران متر از رگ‌هاي خوني مادر با هزاران متر از رگ‌هاي نوزاد در تماس هستند تا نيازهاي تغذيه‌اي نوزاد مرتفع شود. اين ساز و كار بسيار جالب سبب مي‌شود که نوزاد تا پيش از رشد کامل از مراقبت لازم برخوردار باشد. کيسه‌داران به شيوه‌اي متفاوت اين مساله را حل مي‌کنند: کيسه همانند رحمي خارجي عمل مي‌کند و کانگوروي نوزاد تا خروجش، از موهبت پناهگاهي گرم و نرم و وعده‌هاي غذايي مرتب برخوردار است. نام كيسه‌داران با استراليا عجين شده است. البته با توجه به اين نکته که گينه نو نيز در اينجا جزئي از استراليا انگاشته مي‌شود. از منظر جانور شناختي گينه نو شاخه حاره‌اي استراليا محسوب مي‌شود که در هر دو نيز كيسه‌داران، جاندار غالبند.

البته كيسه‌داران تنها در استراليا، گينه نو و تاسماني يافت نمي‌شوند: اُپاسوم‌هاي آمريکايي نيز كيسه‌دارند. در حالي‌که اُپاسوم تنها كيسه‌دار آمريکاي جنوبي است ولي هميشه اين‌گونه نبوده است. اگر فسيل‌ها را در نظر بگيريم درمي‌يابيم که بيشترين تنوع كيسه‌داران در آمريکا وجود داشته است. اين درحالي است که قديمي‌ترين فسيل كيسه‌دار در چين يافت شده است. با اين حساب به‌نظر مي‌رسد که كيسه‌داران مناطق ديگر با گذشت زمان منقرض شده باشند. با توجه به فسيل‌هايي که از كيسه‌داران در قطب جنوب کشف شده به نظر مي‌رسد کيسه‌داران از آمريکاي جنوبي و از طريق جنوبگان به استراليا، گينه نو و تاسماني وارد شده باشند. شايد تمامي كيسه‌داران استراليا نوادگان جدي اُپاسوم مانندي بوده باشند که زماني از آمريکاي جنوبي پاي به اين قاره گذاشتند. منزوي شدن استراليا، گينه نو و تاسماني از 55 ميليون سال پيش تا 15 ميليون سال پيش، سبب ايجاد محيطي مناسب براي تنوع كيسه‌داراني بود که تازه از آمريکا وارد شده بودند. اما در 15 ميليون سال پيش گينه نو آن‌قدر به آسيا نزديک شد که به خفاش‌ها و جوندگان اجازه ورود دهد.

بدين ترتيب کلکي عظيم حدود 40 ميليون سال در درياها شناور بود و مسافرينش را جدا از گزند دنياي بيروني حفظ مي‌کرد. پستانداراني که در بدو امر مسافر اين کلک بودند منقرض شدند تا اين کلک تنها به كيسه‌داران تعلق داشته باشد. روي اين کلک بود که گرگ تاسماني تکامل يافت. قديمي‌ترين فسيل از اين حيوان قدمتي 23 ميليون ساله دارد.

آزمايشگاهي بزرگ‌تر از استراليا

اين کلک غول‌پيکر (که استراليا، تاسماني و گينه نو را شامل مي‌شد) به آزمايشگاهي تکاملي بدل گشت؛ مکاني براي انتخاب طبيعي براي پديد‌آوردن نسخه‌هاي كيسه‌دار که از نظر سازش با همتايان جفت دارشان مو نمي‌زدند. در حالي که موش کور عادي در اروپا و آسيا و موش کور طلايي در آفريقا در زير زمين به كند و كاو مي‌پردازند، در استراليا موش کور كيسه‌دار وجود دارد؛ اما شباهت موش کور كيسه‌دار با موش کور‌هاي آشنا خودمان تنها به زندگي در زيرزمين خلاصه نمي‌شود: موش کور كيسه‌دار مانند همتايان جفت‌دارش از کرم و لارو حشرات تغذيه مي‌کند. هر سه نيز کور و کرند. شباهت اين سه دسته موش کور ناشي از يک چيز است: جانوراني که مستقلا براي کندن زمين تکامل پيدا کرده‌اند. استراليا، گينه نو و تاسماني تنها داراي موش کور كيسه‌دار نيست. موش‌هاي كيسه‌دار، گربه‌هاي كيسه‌دار، سگ‌هاي كيسه‌دار، سنجاب‌هاي پرنده كيسه‌دار و فهرست بلندبالايي از جانوراني مشابه جانوران جفت‌دار موجود در نواحي ديگر کره زمين.

راز تکامل همگرا

جانوران ظاهرا به شکلي اسرارآميز با محيط خود تطابق يافته‌اند. گاهي تنها تغيير يک صفت به سازشي بي‌نقص مي‌انجامد: لکه‌هاي بال يک بيد به تنهايي براي پنهان کردن او از ديد شکارچيانش - زماني که او روي درختي در حال استراحت است - کافي است اما براي اينکه يک مار بتواند به صورت اختصاصي از تخم پرندگان تغذيه کند احتياج به ترکيبي از چندين صفت مختلف دارد: دهاني که بتواند به شکلي خارق‌العاده باز شود، شيارهاي نرمي به جاي دندان و دنده‌هاي تغيير شکل يافته در ناحيه گردن براي شکستن پوسته تخم. گاهي وقت‌ها در دنياي حيوانات مي‌توان سازش‌هايي مشابه را در جانوراني نامرتبط مشاهده کرد: براي مثال دو قورباغه که در دو قاره مختلف و در مناطق خشکي از آن دو قاره زندگي مي‌کنند از ‌آوريک اسيد به عنوان ماده دفعي استفاده مي‌کنند تا آب کمتري از دست بدهند.

يکي از بهترين نمونه‌هاي تکامل همگرا همين گرگ تاسماني خودمان است. گرگ تاسماني شباهت زيادي به گرگ و سگ دارد. از روي ظاهر مي‌توان به سادگي سگ را از گرگ تاسماني تشخيص داد، چراکه سگ فاقد نوارهاي پشتي گرگ تاسماني است اما تمييز دادن جمجمه اين دو از هم بسيار دشوارتر است.

برخورد نزديک از نوع سوم

گرگ تاسماني تا مدت‌ها علاوه بر تاسماني در گينه نو و استراليا نيز وجود داشت اما با ورود انسان و همچنين حيواناتي که همراه انسان وارد شدند به سرعت در استراليا و گينه نو قافيه را به دينگوها باخت. دينگوها با توجه به همه چيزخواري در قياس با گرگ تاسماني که عملا گوشتخوار بود توانايي بقاي بيشتري داشتند. انقراض گرگ تاسماني به دست دينگو بيش از آنکه ناشي از درگيري مستقيم باشد از رقابت برسر منابع و زيستگاه ناشي مي‌شد، چراکه احتمال درگيري دينگوها که در روشنايي روز شکار مي‌کردند و گرگ‌هاي تاسماني که در شب پي شکار بودند بسيار ناچيز است. البته فسيل‌ها ظاهرا از اين حکايت دارند که تعدادي از گونه‌هاي ديگر گرگ تاسماني پيش از رسيدن بوميان و دينگوها منقرض شده بودند. البته بقاي گرگ تاسماني در جزيره تاسماني شايد تا حد زيادي ناشي از اين واقعيت باشد که پاي دينگو به آنجا باز نشده بود.

ماجراي انقراض

24 دسامبر 1642، در بحبوحه عصر اکتشافات اروپاييان، آبل تاسمان هلندي از ميان امواج خروشان پاي بر جزيره تاسماني مي‌گذارد. تاسمان و افرادش ظاهرا با گرگ تاسماني برخوردي نداشتند و تنها رد ‌پاي گرگ مانندي متعلق به جانوري نامعلوم را گزارش کردند. کاشفين فرانسوي در 1792 اولين‌بار گرگ تاسماني را مشاهده و توصيف کردند. تا 1830 تعداد گرگ‌هاي تاسماني موجود در تاسماني زندگي کم‌وبيش آرامي را مي‌گذارنند ولي با تصور اينکه عامل اصلي کشتار گوسفندان همين گرگ‌ها هستند شکارشان آغاز شد. بين سال‌هاي 1888 تا 1909 حکومت تاسماني يک پوند به ازاي هر سر گرگ تاسماني بالغ مي‌پرداخت. در دهه 1920 در اثر شکار بي‌رويه و رقابت با سگ‌ها، تعداد گرگ‌هاي تاسماني به شدت کاهش يافت. گرچه عده‌اي تلاش کردند تا از انقراض اين‌گونه جلوگيري کنند ولي ديگر بسيار دير شده بود. در 1930 کشاورزي به نام ويلف بتي آخرين گرگ تاسماني موجود در طبيعت را به ضرب گلوله کشت؛ آخرين گرگ تاسماني در اسارت نيز در 1936 در باغ وحش هوبارت به دليل بي‌توجهي از دنيا رفت. حالا ديگر تنها مي‌توان سراغ اين حيوان را از بخش حيوانات تاکسيدرمي شده موزه‌ها گرفت يا شايد از نشان جزيره تاسماني.

فرصتي براي مشاهده آخرين گرگ تاسماني
ديويد فلي آدم عجيبي بود. نه صرفا به اين خاطر که طبيعي‌دان بود (که البته خودش دليل خوبي براي عجيب دانستن اوست!) بلکه به اين خاطر که عمري را صرف مطالعه بر توليدمثل حيوانات در اسارت کرد و ضمنا اولين کسي است که توانست پلاتي پوس‌ها را در قفس مجبور به جفت‌گيري کند.
اما جالب‌ترين کار او فيلم کوتاهي است که او در 1933 از گرگ تاسماني گرفت. مي‌توانيد خيلي راحت و با تايپ footage of live thylacine در موتور جست‌وجوي دلخواه خود در اينترنت دقايقي را به مشاهده اين جانور منقرض شده بپردازيد. شايد لااقل از اين جنبه گرگ تاسماني شانس‌ آورده باشد! البته شايد بتوانيم دوباره گرگ تاسماني را زنده ببينيم و حتي نوازشش کنيم.
برخي محققان تصور مي‌کنند که مي‌شود از نمونه‌هاي موجود در موزه‌ها دي‌ان‌اي گرگ تاسماني را استخراج کرد و سپس گرگ تاسماني را به همان شيوه‌اي که رويانا (گوسفند شبيه‌سازي شده ايران) متولد شد، به دنيا‌ آورد. ايده جالبي است اما به وجود‌ آوردن يک عدد گرگ تاسماني چه دردي دوا مي‌کند؟ آن هم وقتي که ما هنوز هم از حفظ گونه‌هاي در خطر انقراض ناتوانيم

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:, | 18:12 | نویسنده : روژین |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.